توئی شاهزاده ی قصه
من یه دختره فقیر
تو و اون قصر بلوری
من و کلبه ای حقیر
تو و کالسکه ی زرین
توی جاده های نور
صد هزار دل سر راهت
دلای پر از غرور
گردناشون پُر الماس
پیرهناشون همه اطلس
من یه دلداه ی عاشق
من یه سرگردونه بی کس
کفش نقره ای نداشتم

که تو رو از تو بگیرم
من عاشق میتونستم
که برای تو بمیرم
کفش نقره ای نداشتم
که تو رو از تو بگیرم
من عاشق میتونستم
که برای تو بمیرم
که برای تو بمیرم

تو بدنبال محبت
هر کجا سری کشیدی
تو فقط عشقو میخواستی
به منه خسته رسیدی
بین اون دلای عاشق
دلتو به من سپردی
برای پاهای خستم
کفش نقره ای آوردی
کفش نقره ای نداشتم
که تو رو از تو بگیرم
من عاشق میتونستم
که برای تو بمیرم
که برای تو بمیرم

کفش نقره ای نداشتم
من عاشق میتونستم

کفش نقره ای نداشتم
که تو رو از تو بگیرم
من عاشق میتونستم
که برای تو بمیرم
که برای تو بمیرم