همدمِ پاک مقدّس ، ای که از قام دل و اهل صفایی
توی این بی نفسی تو باسه من مثل هوایی
ای تو خورشید به شبِ من
وقتی که سایه ی غم پوستِ تنم دوخت
تو به داد من رسیدی ، تو سکوتِ بی صدایی
الهی شکر ، الهی شکر
این که تو غربت ، تو به داد من رسیدی
الهی شکر ، الهی درد ، نکشی ای که به روح من دمیدی

واسه این شبزده خاکی ، درد دل صداقت تو
دیگه هیچ چیزی نمونده ، بهتر از عبادت تو
واسه این در به در پیر ، تشنه ی حمایت تو
اسم تو تکیه کلام ، هر شبِ حکایت تو
الهی شکر ، الهی شکر
این که تو غربت ، تو به داد من رسیدی
الهی شکر ، الهی درد ، نکشی ای که به روح من دمیدی

واسه این شبزده خاکی ، غرقه ی حسادت تو
دیگه هیچ چیزی نمونده ، بهتر از نیابت تو
همنفس شد در دل آهی ، مردم از نجابت تو
تو همه قبله ی عالم ، ما همه زیارت تو
الهی شکر ، الهی شکر
این تو بودی ، تو به داد من رسیدی
الهی شکر ، الهی درد ، نکشی ای که به روح من دمیدی

الهی شکر ، الهی شکر
الهی شکر