از چیزی که میترسیدم سرم اومد
از اینکه تو نمونی و تنها شم
ای خدا عاقبت این عشق چیه
یه عمری من همسایه ی غم ها شم

دستای امنتو ازم گرفتی
تو رفتی و مونده یه مشت خاطره
خودت میدونی که باعث شدی
آرامش از زندگی من بره

بعد از جداییمون دیگه آدم سابق نیستم
بی روح و بی احساس شدم، من دیگه عاشق نیستم
زنده م ولی به زندگی اهمیت نمیدم
ازاین به بعد به هیچکسی دوستت دارم نمیگم
دوستت دارم نمیگم

هنوز توی گذشتمون غرق شدی
دیگه حال و آینده ای نداری
میدونم ، اصلا برات مهم نیست
بهتره که به روی هم نیاریم
بهتره که به روی هم نیاریم
نیاریم

بعد از جداییمون دیگه آدم سابق نیستم
بی روح و بی احساس شدم، من دیگه عاشق نیستم
زنده م ولی به زندگی اهمیت نمیدم
ازاین به بعد به هیچکسی دوستت دارم نمیگم
دوستت دارم نمیگم